این خانه دار سزاوار این بود که با او چنین رفتار شود - او در آنجا قدم می زند و الاغش را می پیچد و توپ هایش را نیز به اطراف پرتاب می کند. پس محکم در دهانش فرو کرد. ظاهراً بیدمشک آنقدر آتش گرفته بود که بلوند ترس خود را از دست داد. حتی دوستش به نگه داشتن این قلدر کمک کرد تا استاد تمام گلوی او را قطع کند.
خواهر من کاملاً هول شده است - موهای ناحیه تناسلی خود را با برس شخص دیگری خراش می دهد. و تمیز نکردن صحنه جرم! من هم پس از آن به بوته زنجبیل او دست می زدم.