چه عکاس گستاخی، پاپاراتزی لعنتی. از بالکن وارد شد و تقریباً لنز را در خرخر جوجه گذاشت. و او آنجا دراز کشیده است و فکر می کند: "چرا شوهرم حرف نمی زند؟ شاید این یک شوخی است. و شوهر هم همین فکر را در مورد او می کند و او حتی سخت تر به الاغ او می کوبد! و اینگونه بود که آنها یک زوج را درگیر کردند. لعنتی، باید پرده ها را ببندیم!
این خانم نه تنها تنبل است، بلکه الاغ بزرگی هم دارد. من کاملا می توانم درک کنم که چرا آن مرد اینقدر مشتاق بود که او را در مقعد بگذارد! چگونه می توان در برابر وسوسه لعنت به چنین الاغ چاقی امدادی مقاومت کرد. اما سینه های زرق و برق دار نادیده گرفته شده، من شخصا قطعاً بین آنها کار خواهم کرد.
این کلیپ هیچکس را بی تفاوت نخواهد گذاشت. چنین کاردستی نادر است. من فکر می کنم که یک بازیگر باید واقعاً هنر خود را دوست داشته باشد. فقط غوطه ور شدن کامل در تصویر می تواند بیننده را مشتعل کند. و مهم نیست که در کادر چه کاری باید انجام دهد. این زن فقط از لحظه لذت می برد و من هرگز حدس نمی زدم که او این کار را به خاطر تیراندازی انجام نداده است. من واقعا آن را دوست داشتم.
با من در فیس بوک تماس بگیرید